۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

وقتی جنبش در مسیر واقعی اش قرار می گیرد،پیروزی چقدر نزدیک و دست یافتنی است

دقیقا شش ماه از عمر جنبش انقلابی،اعتراضی و مردمی  سبز مردم ایران بر علیه دیکتاتوری و استبداد دینی حاکم بر کشور می گذرد.دیروز علیرغم همه تهدیدات مزدوران رژیم در برخورد شدید با معترضان، مردم و دانشجویان جشن شش ماهگی مبارزاتشان را با شکوه و عظمت تمام در دانشگاه های کشور برگزار کردند.اگر در طول این شش ماه همواره این ترس و تردید با ما همراه بود که سرنوشت این راه همچون حرکات مشابه سال های اخیر ابتر و نیمه تمام باقی می ماند اکنون همگی سبزها به این باور رسیده اند که مسیرطی شده  بدون بازگشت است وسستی در ادامه مسیر خیانت به مردم و خانواده شهدای راه آزادی است. با توجه به شجاعت و دلیری ای که در اکثریت بدنه جنبش سبز برای مقابله با مزدوران رژیم دیده می شود و عزم و پایداری ای که به خصوص در ماه های اخیر در سران جنبش چه در زندان و چه در میان مردم دیده می شود دورنمای مسیر آینده بسیار روشن خواهد بود.

دیروز در حالی جهانیان بار دیگر شاهد رشادت فرزندان شجاع ملت بودند که یک روز قبل از این میرحسین موسوی رهبر جنبش در بیانیه ای تلاش کرد تا هویت واقعی جنبش عظیم دانشجویی  رابه کسانی بشناساند که هیچ گاه نتوانستند یا نخواستند که به تعریف صحیحی از جنبش دانشجویی ایران برسند.سالهای گذشته حاکمیت سعی می کرد که به جای ارائه پاسخی قانع کننده به مطالبات آزادی خواهانه بدنه دانشجویی کشور، به اشکال مختلف مانند تشکیل ستون پنجمی از مزدوران خود(بسیج دانشجویی) صورت مسئله را تغییر دهد و بدنه دانشجویی را انقلابی و پیرو حاکمیت معرفی کند.درحالیکه از این مساله غافل بود که دانشجوی آگاه به مسائل روز هیچ گاه اسیر جوسازی های حاکمان نشده و چون برخی تشکل ها چون بسیج اجیر و مزدور کسی نیز نخواهد شد وآزادی و آزادگی  خود را متاعی قابل فروش نمی داند که بر سر آن به معامله با حاکمیت بنشیند.میرحسین موسوی هم در بیانیه 16 خود به زیبایی این مساله را بیان می کند:
در تاریخ معاصر ما جنبش دانشجویی همواره نوعی پرچم و گواه برای حرکت مردم بوده است.
از طرف دیگر رمز موفقیت جنبش های دانشجویی را در همراهی آنها با خواسته های واقعی مردم می داند و ادامه می دهد:  
نسل ما آن زمان که در حرکات دانشجویی شرکت داشتیم به روشنی می‌دید که پیوند با متن جامعه تا چه حد در توانایی‌هایش موثر است. در آن زمان گرایش‌های بسیاری میان دانشجویان به چشم می‌خورد. اگر انجمن‌های اسلامی از همه قوی‌تر بودند به خاطر آن بود که از واقعیت‌‌های اجتماعی بیشتر نمایندگی می‌کردند.
رهبر جنبش تنها به ذکر این نکات اکتفا نکرده و سعی می کند با تجلیل از مبارزات شش ماهه مردم برای تحقق آرمان بلندشان راهکارهای خود را برای ادامه مسیر هم تبیین کند:
نشانه‌های بزرگی یک ملت شبیه به صفاتی است که از یک انسان رشید انتظار می‌رود. کسی که آرمان ندارد هیچ نمی ارزد، اما کیست که بتواند در عین آرمان‌گرایی ارتباط خود را با واقعیت‌ها از دست ندهد؟ یک انسان رشید؛ و یک ملت بزرگ. اگر مردم علیرغم تمامی صحنه‌های تلخی که در این چند ماهه دیده‌اند همچنان اجرای بدون تنازل قانون اساسی را شعار محوری خود می‌دانند به آن خاطر نیست که اگر چیز دیگری بخواهند به آنها داده نمی‌شود. تنها و تنها حکمت و واقع‌بینی مردم بود که اجازه نداد رفتار زشت حاکمان به واکنش‌های عصبی و لجام‌گسیخته بیانجامد.
 درخواست از مردم برای ادامه مبارزات بدون خشونت و دوری از افراط و تفریط درعین داشتن ارمان مشترک رویکردی است که به وضوح در جملات بالا می توان آن را دریافت کرد.امری که باید هرچه بیشتر بر روی آن تاکید کرد دورشدن از مسیری است که حاکمان رژیم با توسل به آن سعی کنند برخورد خود را با معترضان، قانونی و منطقی  نشان دهند.
میرحسین در بخش دیگری از بیانیه به بیان ویژگی های بارز  جنبش و شرح آن می پردازد:
آرمان گرایی در عین توجه به واقعیات،شجاعت و شهامت،انعطاف پذیری،صبر و متانت،اعتماد به نفسو...
و در پایان به زیبایی خواسته ملت و عامل اصلی و واقعی اعتراض مردم را اینگونه بیان می کند:
مسئله مردم قطعا این نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد؛ مسئله‌ آنها این است که به یک ملت بزرگ بزرگی فروخته می‌‌شود. آن چیزی که مردم را عصبانی می‌کند و به واکنش وا می‌دارد آن است که به صریح‌ترین لهجه بزرگی آنان انکار می‌شود. مگر نمی‌خواهید که ما نباشیم و شما باشید؟ راهش توجه به این واقعیت است؛ مردم با زید و عمرو عهد اخوت ندارند و آن کسی را بیشتر می‌پسندند که حق بزرگی آنان را کامل‌تر ادا کند. این مسئله‌ای است که توجه به آن نه فقط گره انتخابات، که هزار گره دیگر را نیز می‌گشاید. و اگر بنا باشد حل نشود آرزو کنید که دامنه‌های مشکل در یک انتخابات، محدود بماند.
ودر پایان خطاب به حاکمان نصیحت های مشفقانه خود را به عنوان رهبر جنبش مردمی ایران چنین واگویه می کند:
برادران ما! اگر از هزینه‌های سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمی‌گیرید شاید صحنه درگیری را اشتباه گرفته‌اید؛ در خیابان با سایه‌ها می‌جنگید حال آن که در میدان وجدان‌های مردم خاکریزهایتان پی در پی در حال سقوط است. ۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمی‌کنید. ۱۷ آذر چه می‌کنید؟ ۱۸ آذر چه می‌کنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایش‌های بی‌فایده افتاده و آنها را نشانه ترس یافته چگونه تسخیر می‌کنید؟ اصلا همه دانشجویان را ساکت کردید؛ با واقعیت جامعه چه خواهید کرد.
 شاید بتوان این بیانیه را راهبردی ترین بیانیه های 16 گانه میرحسین موسوی دانست.حکمتی که در این نامه نهفته است به زیبایی نشان می دهد که وی تصمیم گرفته است که رسما به هدایت جنبش سبز بپردازد و اجازه ندهد که حرکات انفرادی و افراطی آسیبی جدی به مبارزات ازادی خواهانه مردم ایران بزند.از سوی دیگر تلاش می کند که واقعیت موجود را تا دیر نشده به گوش حاکمان برساند تا اگرمانند این سالهای طولانی گوش های خود را بستند یا سعی کردند که خود را به نشنیدن بزنند بهانه ای برای ایشان باقی نگذاشته باشد.
اگر این وبگاه بیشتر به موشکافی سخنان رهبر جنبش می پردازد دلیلش این است که رمز موفقیت و پیروزی را در حرکت در این مسیر می داند و نگارنده به همه رهپویان سبز توصیه می کند که با عمل به این رهنمودها جنبش را از خطرات و افات احتمالی مصون بدارند.قطعا جنبش مردمی سبز ایران با داشتن چنین رهبران دوراندیش و رهروان شجاع و مقاومی خیلی زودتر از آن چیزی که انتظار می رود به نتیجه مورد نظرش خواهد رسید؛در این امر شکی نیست.

۸ نظر:

ناشناس گفت...

من بابخش بزرگی ازنوشته هایت موافقم ولی باید این نکته راتذکرداد که کسی نباید حرفای اقای موسوی را تفسیربه رای کنداگر این حرفها رابه میل خودتفسیر کردیم به بخشی از هویت حرکت کنونی ضربه زده ایم.مسئله دوم این است که محمدعزیز در نوشته هایت عدالت وانصاف را مراعات کن وشمن توجه به ویژگیهای مختلف مربوط به حقوق ملت به منافع ملی هم توجه کن.درمورد جنبش دانشجوئی من با ساختارشکنی مخالفم چه معنی دارد که عکس امام ورهبری در جلوی چشم دنیا اتش زده شود شما که به هر عمل بزرگ وکوچک حکومت واکنش نشان می دهی به این مسائل هم توجه کن تا جامعیت به وبلاگت همچون وبلاگت در بلاگفا بازگردد. موفق باشی

سبزانديش گفت...

سلام
خواندن مطالب شما به سوارشدن بر الاكلنگ شاست. پاراگراف اول به شدت راديكالي و پاراگراف آخر به شدت منطقي.
با نظرات دوستتان امير كاملا موافقم. كاملا.
در مورد مطلب قبلي شما نكته اي دارم كه خدمتتان خواهم گفت.
موفق باشيد.

mazloom گفت...

محمد جان واقعا بیانیه ی شماره 16 بسیار زیبا و حاوی نکات فراوانی بود که برای تحلیل ان نیاز به چندین مقاله ی دیگر است
بنده نیز مقاله ای در تحلیل این بیانیه نوشتم
واقعا زیبا بود

کوروش گفت...

درود
اکنون هر چه خواهی بکن به ستم، بگیر، ببند، بزن، بکش، ولی نکن خیال خام، که می کنی تو این " چراغ " را خاموش .....
من به چشم‌های بی‌قرار تو قول می‌دهم
ریشه‌های ما به آب
شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد
ما دوباره سبز می‌شویم
پاینده ایران

newsens گفت...

مشكل اينجاست كه ايده آل ها و تمامي خواست هاي جنبش سبز در ظرف و ظرفيت آقايان موسوي و كروبي نمي گنجه و اين موضوع باعث مي شه در مواردي نظير پاره كردن عكس آقاي خميني عملاً بدنه جنبش و كادر رهبري آن رودروي هم قرار بگيرند. اين موضوع بطور حتم در آتيه مشكل ساز خواهد شد.

کوروش گفت...

درود
از میان همه وقایع چندش آور و دردناک روز دانشجو، کودتاچیان قضیه پاره کردن یک عکس را به شدت رسانه ای کرده اند.
شاید برای برخی از مخالفان نظام این حرکت خوشایند بوده باشد ، اما باید از خود بپرسیم که در حالی که هزاران نفر به خاطر شعار علیه دیکتاتور زنده باتوم میخورند و شکنجه میشوند، حمله به عکس کسی که 20 سال پیش از دنیا رفته، فقط میتواند به نفع کودتاچیان تمام شود. پاره کردن یا آتش زدن عکس کسی که دیگر زنده نیست، به معنی تلاش برای حذف اندیشه اوست و سبزها نشان داده اند که اهل تکثر هستند و هیچ وقت به دنبال حذف یک عقیده نیستند، بلکه کاملا برعکس به دنبال ایجاد چارچوبی دموکراتیک برای زندگی مسالمت آمیز و حقوق برابر پیروان همه عقاید هستند.
باید هشیار بود که مانور کردن بر روی این خبر، تلاشی است برای به حاشیه راندن اخباری مهم تر!
ایام حساس محرم نزدیک است و سبزها باید روش و رفتار 6 ماه گذشته خود را با جدیت و ممارست هر چه تمام تر ادامه دهند. به زودی روزهایی سبز فرا میرسد که پیروان همه عقاید و همه اقوام و نژادها با حفظ عقیده خود و در عین احترام به علایق یکدیگر حیات اجتماعی و انسانی جدیدی را آغاز میکنند و از این روزهای سیاه، جز خاطره ای عبرت آموز، چیزی باقی نمیماند.
لطفا به گسترده ترین شکل ممکن اطلاع رسانی کنید ...
پاینده ایران

کوروش گفت...

درود
از میان همه وقایع چندش آور و دردناک روز دانشجو، کودتاچیان قضیه پاره کردن یک عکس را به شدت رسانه ای کرده اند.
شاید برای برخی از مخالفان نظام این حرکت خوشایند بوده باشد ، اما باید از خود بپرسیم که در حالی که هزاران نفر به خاطر شعار علیه دیکتاتور زنده باتوم میخورند و شکنجه میشوند، حمله به عکس کسی که 20 سال پیش از دنیا رفته، فقط میتواند به نفع کودتاچیان تمام شود. پاره کردن یا آتش زدن عکس کسی که دیگر زنده نیست، به معنی تلاش برای حذف اندیشه اوست و سبزها نشان داده اند که اهل تکثر هستند و هیچ وقت به دنبال حذف یک عقیده نیستند، بلکه کاملا برعکس به دنبال ایجاد چارچوبی دموکراتیک برای زندگی مسالمت آمیز و حقوق برابر پیروان همه عقاید هستند.
باید هشیار بود که مانور کردن بر روی این خبر، تلاشی است برای به حاشیه راندن اخباری مهم تر!
ایام حساس محرم نزدیک است و سبزها باید روش و رفتار 6 ماه گذشته خود را با جدیت و ممارست هر چه تمام تر ادامه دهند. به زودی روزهایی سبز فرا میرسد که پیروان همه عقاید و همه اقوام و نژادها با حفظ عقیده خود و در عین احترام به علایق یکدیگر حیات اجتماعی و انسانی جدیدی را آغاز میکنند و از این روزهای سیاه، جز خاطره ای عبرت آموز، چیزی باقی نمیماند.
لطفا به گسترده ترین شکل ممکن اطلاع رسانی کنید ...
پاینده ایران

کوروش گفت...

درود
دوست نو اندیش من نماد شیر و خورشید نماد مردم ایران است نه نماد پهلوی و سلطنت و مربوط به 100 سال پیش هم نمیشود
متاسفانه این تفکری است که رژیم آخوندی در ذهن ما برای تلقین نشانی بی نشان و بیگانه بر پرچم سه رنگ ما ساخته است
من به هیچ وجه سلطنت طلب نیستم و به هیچ وجه از هیچ گروهی تا روز پیروزی حمایت نخواهم کرد
ممنون از توجه شما
پاینده ایران