۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

آقای مهاجرانی چرا جلوتر از میرحسین موسوی حرکت می کنید؟


روز گذشته سخنانی از جناب آقای مهاجرانی در رسانه های سبز منتشر شد که متاسفانه می توان گفت اب سردی بود بر پیکره رهروان سبزی که به حرکات این دوستان و مجموعه شان در شبکه جنبش راه سبز( جرس ) دل بسته بودند. کسانی که روزی از بدنه همین حاکمیت بوده اند و اکنون با ظهور و بروز ناکارامدی این نظام به جمع بیشمار جنبش سبز ملت ایران پیوسته اند.
در زمانه ای که جنبش فراگیر و متکثر ما به وحدت حداکثری احتیاج دارد تا بتواند تمام نیرو و توان خود را برای مبارزه برعلیه استبداد دینی حاکم بر کشور متمرکز کند این سخنان تفرقه افکن گاه و بیگاه برخی فعالین جنبش باعث سست شدن  نیروها ودرگیری های داخلی و در نتیجه هدر رفتن نیرو برای مبارزات پیش رو می شود.
از همین روست که میرحسین موسوی به نیکی این مسئله را دریافته و در هرکدام از بیانیه هایش به ویژگی متکثر بودن این جنبش بیش از پیش تاکید کرده است بیانیه اخیر وی که به همراه منشور جنبش سبز در اختیار همگان قرار گرفت بیش از گذشته تلاش کرد تا این قشر به قول شما همیشه مخالف را مخاطب خود قرار دهد :

((در آغاز سال جديد صبر و استقامت، به توصيه دوستان منشوري براي هماهنگي و همدلي بيشتر و تقويت هويت مشترك جنبش سبز تهيه شده كه در ادامه اين مقدمه تقديم مي شود.طبيعي است كه متن پيشنهادي نتواند پاسخگوي همه سليقه ها ومطالبات باشد. دلگرمي اين همراه كوچك براي اين معضل، راه حلي بود كه تعدادي از راي دهندگان در آستانه انتخابات سال گذشته پيدا كردند. در زنجيره سبز ميدان تجريش تا ميدان راه آهن بودند كساني كه مي گفتند ميان بد و بدتر، بد را انتخاب مي كنند و اين انتخاب پيوستگي آن زنجيره محكم به ياد ماندني را ممكن ساخت. اصلاح واقعي از همين تميز و مسئوليت پذيری يراي انتخاب اين و يا آن شروع ميشود. اين متن قدم اولين است و جنبش سبز در سير تكاملي خود انشاءالله متن كاملتر و زيباتريخواهد آفريد.))

یا درجای دیگری از پیام اینچنین در مورد تکثر موجود در جنبش سخن می گوید:

جنبش سبز موافق تكثر و مخالف انحصارطلبي است. در نتيجه، دشمني با بدنه اجتماعي هيچ بخشي از جامعه جايي در جنبش ندارد. تلاش براي گفتگو و تعامل با مخالفان در فضايي سالم و آگاهي بخشي درباره اهداف و اصول جنبش وظيفه همه افرادي است كه خود را آگاهانه در زمره فعالان جنبش سبز مي انگارند. ما همه ايراني و ايران متعلق به همه.


شما نیز البته در سخنان خود به نیکی و به حق به این نکته اشاره داشتید که مهندس موسوی در طول بیش از این یکسال به خوبی جنبش را هدایت کرده و تلاش کرده تا همه اقشار با هرطرز تفکری را زیر پرچم وحدت بخش سبز گرد هم اورد.پس شما را چه می شود که در یک آن همه این تکثر و ریتم های متنوعی که باعث زیباتر شدن این اهنگ می شود را فراموش کرده و به یکباره این جمله را به زبان می اورید که :
((بالاخره از آغاز پیروزی انقلاب تا به امروز، افرادی با انقلاب مخالف بودند، با نظام جمهوری اسلامی مخالف بودند، با مرحوم امام خمینی مخالف بودند، با نهاد روحانیت مخالف بودند، عیبی هم ندارد سی سال مخالفت کردند، می توانند در واقع به این مخالفت ادامه بدهند، ولی این مجموعه نمی توانند مدعی جنبش سبز باشند»
نگارنده خود کسی بوده که تا سال گذشته در اکثر انتخاباتی که رهبران اصلاحات وقت صحت ان را تایید می کردند شرکت کرده و از هواداران جدی جریان اصلاحات در کشور بوده ام اکنون هم شاید از نظر برخی دوستان جزو جریان سبزالهی  که شما و جناب کدیور ان را نمایندگی می کنید به شمار روم  اما به راستی اتفاقاتی که در این یکسال گذشته در کشور رخ داده ایا صحت سخنان کسانی که اینگونه مخالفت ها را داشتندبه اثبات نمی رساند.نظام مرحوم خمینی و نهاد روحانیت در این سالها چه کرده اند که ما بتوانیم به مخالفانشان بگوییم که شما اشتباه می کنید و در نهایت سخت در اشتباهید.شاید قصد شما جریان منافقین و سلطنت طلبان باشد اگر اینهاست که از ابتدا هم کسی اینان را جزو جنبش به حساب نمی اورده است.این را صریحا می گفتید این سوءتفاهمات پیش نیاید.اکنون اما خیلی ها مخالف جدی نظام کنونی هستند اما همگی هم به دنبال دموکراسی حداکثری و حاکمیت ملت بر سرنوشتشانند.
این سیاست یک بام و دو هوایی که شما دوستان اتخاذ کرده اید گمان می کنید تا کی می تواند مفید باشد.یا به صف پرشمار ملت بپیوندید وحساب خود را از نظام حاکم  برایران با شاخصه هایی که خودتان اشاره کردید جدا کنید یا به اغوش حاکمیت بازگردید. اینگونه اظهار نظرات جنابعالی تنها باعث افزایش اختلافات درونی جنبش می شود.
به قول خودتان اشکالی هم ندارد که شما بخشی از جنبش را نمایندگی کنید که اصلاح در قانون و نظام جمهوری اسلامی را خواستارند اما اجازه بدهید دیگرانی که مدافع دگرگونی کامل هم هستند با توجه به همین تکثر موجود در جنبش خواسته های خود را دنبال کنند. در نهایت این اکثریت ملت هستند که روزی در مورد مدل حکومتی دلخواهشان تصمیم می گیرند.
چنین سخنانی در شرایطی که هنوز درظاهر موفقیتی برای جنبش حاصل نشده در  نشانه  عدم بلوغ سیاسی جنابعالیست.
اقای مهاجرانی عزیز لطفا از این پس بیشتر مراقب بار کلامی سخنان خود باشید. هنوز چند روزی از واکنش های گسترده نسبت به سخنان برادر همسرتان جناب کدیور که به شخصه برای نظریات ایشان هم احترام زیادی قائل هستم نمی گذرد.اجازه ندهید که جنبش متکثر و بزرگ ما با سخنان اینچنینی دچار تفرقه و در نتیجه اضمحلال از درون شود.این جنبش متعلق به تمام کسانی است که به دنبال تغییر و تحول و اصلاح در نظام حاکم هستند.

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

شریعتی ; مبارزی بزرگ برعلیه "استبداد،" استحمار" و" استعمار"


امروز بیست و نهم خرداد سالروز پرکشیدن بزرگ مرد اندیشه و اخلاق دکتر علی شریعتی است. مردی که به راستی مرد زمانه اش بود و به نیکی توانسته بود نیازهای زمانه اش را بشناسد و ازهمین رو  تلاش می کرد که جوانان نسل اش  را از گم شدن در وادی گمراهی و پوچی نجات دهد.
شریعتی از اوان نوجوانی به فلسفه علاقه مند شد اما پیچیدگی این علم او را در ظلمات "لاادری" قرار داد.به همین دلیل حتی تا پای خودکشی هم جلو رفت اما به گفته خودش "مثنوی معنوی" مولانا بود که او را از این ورطه خطرناک نجات داد.
  از این جا بود که شریعتی با حضور در دانشگاه نیازهای زمانه اش را شناخت و سعی در کشف پاسخ های مستدل و منطقی برای شبهات فکری و دینی جوانان کرد.شریعتی از این جهت از روشنفکران دیگر متمایز است که نخواست خیلی ساده دین را از صورت مسئله پاک کند و تنها با دیدگاه عقلی به حل مسئله بپردازد.دردی که متاسفانه امروزه به شدت  دچار روشنفکران شده  و ان"عرفی شدن" است.
شریعتی ابتدا به مطالعه تاریخ و علوم  اسلامی پرداخت و تلاش کرد تا منصفانه و بدون حب و بغض ان را درک کند.سپس به مطالعه تاریخ تمدن بشریت پرداخت تا با علوم انسانی  و نظریه های چالش برانگیزش اشنا شود و در نهایت با مطالعه این دو منبع بزرگ  تلاش کرد تا پاسخ مستدل و منطقی ای به سوال "چه باید کرد" جوانان نسل نو و مدرن بدهد؟
شریعتی کسی است که هم برخی مدل های مسلمانی را به چالش می کشد و هم برخی نظریه های مشهور و شناخته شده انسانی  را زیر سوال می برد.مدل مسلمانی که شریعتی تعریف می کند مدل مسلمان اگاه متعهد و مسئول است.کسی که از خرافه بیزار است و برخی روایات منصوب به اهل بیت را زیر سوال می برد
. او در" تشیع علوی و تشیع صفوی" به خوبی نقطه انحراف شیعه علوی را شناسایی کرده و شیعه کنونی را شیعه ای سیاه ، سست و انحرافی معرفی می کند.شیعه ای که درباری است و حتی در مدح حاکم زمان حدیث هم جعل می کند!!! اتفاقی که امروزه و در سی سالگی حکومت به ظاهر اسلامی هم به خوبی شاهد رونق ان هستیم... شیعه ای که اهل بیت مطهر را تنها برای گریستن میخواهد و از تاریخ صدر اسلام تنها چیزی را که به سودش است برداشت می کند و نقاط برجسته تاریخ را بازگو نمی کند زیرا حاکمیت سیاه  به نام دین را زیر سوال می برد از بیعت علی با خلفای اول و دوم و سوم نمی گوید تنها به دلیل اینکه برای حکومت بر مردم مقبولیت شرط اساسی است و نه مشروعیت که اگر بنا به این بود حاکمیت علی و فرزندانش به دلیل معصومیتشان از همه عالم مشروع تر بود.... از قیام حسین تنها مقتل و گودال قتلگاه می گوید و حسین علیه السلام را تنها برای جاری شدن چند قطره اشک از چشم عوام الناس نعوذ بالله  حتی سلاخی هم می کند.در عین حال اما انچنان علی فاطمه حسن و حسین وتمام اهل بیت را به تو معرفی می کند که نفرت دشمن این خاندان را تبدیل به حب و عشق می کند.

مبارزات زندگی اش برحول سه محور بزرگ  را استبداد "استعمار" و "استحمار" می چرخید:
بزرگترین رنجی که شریعتی از مردم زمانه اش برد" استحمار"انان بود. خرافاتی که بخشی از روحانیت از فراز منبرها برای مردم بازگو میکرد او را عاصی کرده بود.دوست داشت که فریاد بزند ایها الناس این کالایی که به شما به عنوان دین می فروشند کالایی تقلبی و دروغین است .او در" پدر و مادر ما متهمیم" به خوبی ریشه تمامی جهل پرستی های نسلش را بازگو می کند.شریعتی از این که پدران میراث خرافه و جهل را نسل به نسل به فرزندانشان منتقل می کنند عصبان می کند و انها را  به خرد و دین مداری عقلانی  دعوت می کند.
در عین حال از غرب و فرهنگ غربی هم بیزار بود و از این که قدرت های بزرگ کشورهای کوچک را " استعمار" می کنند بسیار رنج دید. او از مدت اقامتش در فرانسه دو چیز را به یاد می اورد: (آزادی) و (فحشا) او خواستار حفظ هویت ملی و دینی مردم کشورش  و "دوری از فساد اخلاقی" بود.اما در عین حال خریدار کالای گرانبها و ارزشمند(آزادی ) از ملل غربی  نیز بود.

شریعتی همینطوربا" استبداد" حاکم زمانه اش به خوبی جنگید.او توانست روحیه انقلابی را در نسل رخوت زده زمانش زنده کند.بزرگترین مسئولیت انسان بودن را اگاهی وتعهد و مسئولیت پذیری نسبت به زمانه می دانست از همین رو بود که روز به روز به جمع شیفتگانش در نسل جوان و انقلابی افزوده شد.او با مجموعه بحث های خودسازی انقلابی، تشیع سرخ و تشیع مذهب شهادت واعتراض توانست اتش شور انقلابی را در جوانان ان نسل برافروزد که در نهایت میوه ان انقلاب بهمن 57 شد که چه قدر غم انگیز که میراث او اینگونه بر باد رفت و اکنون در سی ویک سالگی ان انقلاب، حاکمیت خرافه و دروغ و تحجر ازهمه زمانها بیشتر بیداد می کند.اما او باید خوشحال باشد که نسل جوان وانقلابی او در جنبش سبز با تمسک به اموزه های او اکنون در راه مبارزه ای سخت با این افات جانسوز قرار دارند و تا پیروزی نهایی از این مبارزه مقدس دست نخواهند کشید.

در نهایت تنها می توان گفت شریعتی نه تنها مرد زمانه اش بود که مرد تمامی اعصار تاریخ بود.او خیلی خوب فهمید که نیاز امروز بشریت که در دوران حاکمیت عقل و خرد به سر می برد معرفی اسلام رحمانی و عقلانیست.او هیچ گاه اسلام را از اصول بنیادی اش خارج نساخت .تمامی تلاشش اشتی میان خرد و اسلامی خواهی بود و از همین رو علاوه بر شیفتگانش دشمنان زیادی هم داشت. هم در جبهه دین فروشان و هم در جبهه حاکمیت طاغوتی زمانه اش.
 نیاز نسل امروز اشتی میان دین و عقلانیت یا همان روشنفکری دینی است.کاری که شریعتی تا زمان بودنش به خوبی از عهده اش بر امد و اکنون نوبت این نسل است که اجازه ندهند میراث ماندگار او به یغما برود.کتاب های استاد شهید دکتر شریعتی هنوز که هنوز است راهگشای نیازهای امروز ماست و نشر افکار این معلم بزرگ قطعا منجر به پیروزی نهایی و تحقق ارمان بلند او که همانا "پیروزی نهایی عقلانیت بر اسلام خرافی" و " به دست اوردن" موهبت بزرگ ازادی" است خواهد شد






۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

سخنی با همراهان همیشگی در مورد فیلترشدن وبلاگ نواندیش سبز

سلام دوستان عزیز:
همانطور که مشاهده کردید بار دیگر وبلاگ من فیلتر شد و مانعی هرچند کوچک برای ارتباط من و شما به وجود امد .به دلیل این که اطمینان دارم این اتفاق بارها و بارها تکرار خواهد شد از این به بعد تصمیم گرفتم که با همان ادرس قبلی وبلاگ و با عددی که تعداد وبلاگ های فیلترشده مرا نشان میدهد با شما همراه شوم.به همین دلیل عدد سه را در مقابل ادرس قبلی وبلاگ قراد دهید و تا فیلتر شدن وب من از این ادرس استفاده کنید و هربار که با مشکل فیلتر روبه روشدید براین عدد بیفزایید.هیچ چیز نمی تواند مانع ارتباط ما سبزها با یکدیگر شود.به امید و یاری خداوند پیروزی نهایی نزدیک است...

                                  http://noandishesabz3.blogspot.com/                 نواندیش سبز 3